باز خوانی
پیام عاشورا
3- دعوت به قانونمدارى و نظارت ملّى
امر به معروف و نهى از منکر نه کار یک نهاد و ستاد فرمایشى است و نه از فرد و گروهى ناآراسته به دانش و عملکرد و اندیشه پرجاذبه و شایسته و مترقى- گرچه هدف آنان هم نیک باشد- ساخته است.
ره آورد آن نیز حکومت بر کالبدها و ظاهرها با زور و فشار، یا دخالت در امور و شئون خصوصى مردم و سلب امنیت و آزادى از آنان نیست و شعاع عمل، آن هم نه کوتاه کردن مو و ناخن جوانان است و نه تحقق شعار یا روسرى و یا توسرى! هم چنان که نباید از آن ابزارى براى تحمیل اختناق و انسداد سیاسى ساخت؛ چرا که این دو اصل مترقى اگر از مسخ و تحریف قدرتها و تاریکاندیشىها مصون بمانند در حقیقت ترسیمکننده آزادى بیان و قلم، نقد و انتقاد، دلیل خواهى و چون و چرا، نظارت بر روند امور و شئون جامعه و حکومت، و نقد پذیر و پاسخگو خواستن صاحبان قدرت و امکانات در برابر مردم است و در همان حال رساترین دلیل بر لزوم روزنامهها و مطبوعات آزاد، تریبونها و منبرهاى مستقل، رسانهها و فرستندههاى مردمى، دعوتها و احزاب و گروههاى متنوع و متعدد در قلمرو حق و عدالت است تا بتوانند در پرتو این اصول مترقى از حقوق و آزادى مردم پاس داشته و ناظر هوشمند و مراقب قانونگرایى و قانونمدارى صاحبان قدرت و تودههاى مردم باشند و در صورت لزوم آنان را امر به معروف و یا نهى از منکر کنند.
تنها در این شرایط است که جامعه روى آزادى و سعادت و قانونگرایى و رفتار قانونمدارانه را مىبیند و روح و جان دین بر کالبد مردم دمیده مىشود و هر کسى بر سرنوشت خویش حاکم مىگردد و از سوى مراکز رنگارنگ قدرت احساس امنیت مىکند.
درست بر این اساس است که در نگرش قرآن و عترت، این کار بزرگ و پراهمیت و سرنوشت ساز را کار پیامبران و جانشینان راستین آنان مىنگریم و سیره آزاد مردان و شیر زنان تاریخ؛ رسالت تاریخى متفکران مىیابیم و سبک و شیوه روشنفکران و اصلاحگران و مخالفان ستم و استبداد و پرچمداران شجاع دفاع از حقوق انسانها در کران تا کران تاریخ.
با تعمق در منطق روشنگر پیشواى آزادى به روشنى در مىیابیم که یکى از هدفهاى بلند آن حضرت در نهضت عدالتخواهانه عاشورا عمل به دو اصل مترقى امر به معروف و نهى از منکر یا دعوت به قانونمدارى و هشدار از قانونشکنى و خودکامگى، یا زنده ساختن نظارت ملى است؛ و این خود عاملى سرنوشت ساز و مستقل و بسیار پراهمیت است که آن انسان والا را بر مىانگیزد و به سوى انجام وظیفه و اداى رسالت تاریخى در آن شرایط بحرانى و تیره و تار جامعه به حرکت مىآورد.
آن حضرت در این مورد در سفارشنامهاش مىنویسد:
« و انّى لم اخرج اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما و انّما خرجت لطلب الاصلاح فی امّة جدّى ارید ان آمر بالمعروف و انهى عن المنکر و اسیر بسیرة جدّى و ابى ....»[1]
من از شهر و دیار خویش نه براى راحتطلبى و وانهادن مسئولیت به راه افتادهام و نه براى خوشگذرانى و بیهودگى؛ نه انگیزهام ستم کارى و بیدادگرى است و نه تبهکارى؛ بلکه مىخواهم جامعه و امت را از نگونسارى و اسارت نجات دهم و به خواست خدا کارش را به سامان آورم و اصلاح کنم؛ مىخواهم زورمداران را به قانونگرایى و عمل به قانون دعوت کنم و از ستم و بیداد و تجاوز به حقوق مردم هشدار دهم.
و نیز نیایشگرانه زمزمه مىکند که: « اللهمّ انّى احبّ الامر بالمعروف و انکر المنکر.»[2]
بار خدایا من دعوت به قانونگرایى و قانونمدارى را دوست مىدارم و از زشتکارى و قانونشکنى بیزارى مىجویم و با همه وجود قانونستیزان را هشدار مىدهم.
و نیز سفیر روشنفکر و شجاع آن حضرت در برابر تحریف و دجالگرى استبداد، به ترسیم این واقعیت سرنوشت ساز مىپردازد و مىفرماید:
« ما لهذا اتیت و لکنّکم اظهرتم المنکر، و دفنتم المعروف، و تأمّرتم على النّاس بغیر رضى، و حملتموهم على غیر ما أمرکم اللَّه به، و عملتم فیهم باعمال کسرى و قیصر، فاتیناهم لنأمر فیهم بالمعروف، و ننهى عن المنکر، و ندعوهم الى حکم الکتاب و السّنة و کنّا اهل ذلک.»[3] من از سوى حسین علیه السّلام نیامدهام تا در جامعه بذر پراکندگى و فتنه و تباهى بیفشانم؛ نه، هرگز؛ بلکه واقعیت این است که شما استبداد و خودکامگى و حقکشى و قانون ستیزى را در جامعه آشکار، و عدالت و رعایت حقوق و آزادى مردم و عمل به قانون را دفن نموده و با زور و فریب قدرت ملى و امکانات عمومى را قبضه کرده و در میان امت پیامبر به نام دین او، استبداد و خودکامگى شاهان ایران و روم را بر پا داشتهاید! و ما آمدهایم تا در این جامعه استبداد زده مردم را به آزادى و شایسته سالارى و نجات دعوت کنیم و از تحمل ذلت و اسارت و خفت بازشان داریم. آرى، این است هدف بلند ما و این ما هستیم که شایسته تحقق چنین هدف والایى هستیم.
[1] - مقتل الحسین، خوارزمی، ج1، ص188
[2] - مقتل الحسین، خوارزمی، ج1، ص186
[3] - ناسخ التواریخ، ج2، ص102
محمدرضا افضلی تحصیل کرده درحوزه معارف، پژوهشگر ونویسنده کتاب معارف مثنوی، سروش آسمانی در4جلد(شرح موضوعی مثنوی)، درمحضر مولانادر6جلد(شرح کامل مثنوی معنوی)، شرح لبّ اللباب مثنوی در2جلد،دانشنامه عزالی در4جلد .... |